loading...
فقط طنز
مرتضی بازدید : 10 یکشنبه 10 شهریور 1392 نظرات (0)



دستمال کاغذی گرد کردم گذاشتم تو بینی م
مامان بزرگم میگه بینیت خون اومده؟
پ نه دیدم از دماغم داره هوا میاد
گفتم حتما پنچر شدم فعلا اینو رد کنم که بادم خالی نشه







رفتم مغازه میگم cd دارید؟
میگه خام؟
پ ن پ تنوری باشه با قارچ و پنیر







میگه شما تو خونه همش سه تا بچه این؟
پ ن پ بابام مارو نمونه زده اگه مقرون به صرفه بودیم
ایشالله خط تولید انبوه رو راه اندازی بکنه







رفتم داروخونه میگم باند دارین؟
می گه باند پانسمان زخم؟
پ نه پ باند فرودگاه فقط بی زحمت سه بانده باشه







داریم لوازم میزاریم توی ماشین که بریم مسافرت
همسایمون می گه به سلامتی تشریف می برید مسافرت؟
پ ن پ ماشینمون بی تابی می کنه اومدیم پیشش زندگی کنیم تنها نباشه







بابام با چکش به جای میخ زده به دستم از درد دو متر رفتم آسمون اومدم پایین
تازه می پرسه خورد به دستت؟
پ ن پ یاد گل خداداد عزیزی به استرالیا افتادم
دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم عجب گلی بود







تو خیابون با دوستم داشتم راه می رفتم
یارو موتوریه گوشیمو از دستم قاپید
دوستم گفت گوشیتو دزدید ؟
پ ن پ برد انتی ویروس نصب کنه برام







به داداشم میگم سر رات داری میای یه لیوان ابم بیار
بهم می گه تشنته ؟
پ ن پ من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی
ولی با منت و خواری پی شبنم نمی گردم

تعداد صفحات : 22

درباره ما
طنز،مطالب طنز،طنز خنده دار،تصاویر طنز،جوک
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 173
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 26
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 29
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 29
  • بازدید ماه : 32
  • بازدید سال : 55
  • بازدید کلی : 3,176