به دوستم میگم واسه کنکور خوندی ؟
میگه کنکور مگه ساعت 8نیس ؟
میگم چرا میگه: خب ساعت 5 بلند میشم میخونم دیگه!!!!!!!!
دیواری اسیدی چیزی دارین بدین لطفا البته خودمم همین طوری بودم ها
ولی خوب من از یه هفته قبل شروع کردم خداییش!
به دوستم میگم واسه کنکور خوندی ؟
میگه کنکور مگه ساعت 8نیس ؟
میگم چرا میگه: خب ساعت 5 بلند میشم میخونم دیگه!!!!!!!!
دیواری اسیدی چیزی دارین بدین لطفا البته خودمم همین طوری بودم ها
ولی خوب من از یه هفته قبل شروع کردم خداییش!
یه سری استاد دانشگاه رو دعوت کردن ( از دانشگاه مهندسی ) به فرودگاه و اونا رو توی یه هواپیما نشوندن و وقتی درهای هواپیما رو
بستن از بلندگو بهشون اعلام کردن که"
این هواپیما ساخت دانشجوهای شما هست ..!
وقتی اساتید محترم این خبرو شنیدن همه از دم اقدام به فرار کردن!
همه رفتن به سمت در خروجی جز یه استاد
که خیلی ریلکس نشسته بود ..!
پرسیدن : چرا نشستی؟ نگو که نمیترسی!!
استاد با خونسردی گفت :
اگه این هواپیما ساخت دانشجوهای منه ..
که شک دارم پرواز بکنه .. تـــــــــــــــــازه اگـــه روشن شه..! :-)
ﭘﺴﺮ : ﺭﻧﮓ ﺭﻭﮊﺕ ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺸﻨﮕﻪ. ﺩﺧﺘﺮ : ﻣﺮﺳﯽ ﭘﺴﺮ : ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﻣﺰﺵ ﺭﻭ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﻨﻢ؟ ﺩﺧﺘﺮ : ﺗﻮ ﮐﯿﻔﻢ ﻫﺴﺖ . ﻭﺭﺩﺍﺭ ﺑﺨﻮﺭ !!
ﯾﻪ ﺍﺧﻼﻕ ﺧﻮﺑﯽ ﮐﻪ ﭘﺸﻪ ﻫﺎ ﺩﺍﺭﻥ
.
.
.
.
ﺗﮏ ﺧﻮﺭﯾﻪ
ﺷﻤﺎ ﻓﮏ ﮐﻦ ﻣﺚ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﻫﺎ ﺭﻓﯿﻖ ﺑﺎﺯ ﺑﻮﺩﻥ،
ﯾﻪ ﺳﻮﮊﻩ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽﮐﺮﺩﻥ ﻫﺸﺘﺼﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺭﻓﯿﻘﺎﺷﻮﻧﻮ ﻣﯽ ﮐﺸﻮﻧﺪﻥ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﭼﻪ ﺑﻼﯾﯽ ﺳﺮﻣﻮﻥ ﻣﯿﻮﻣﺪ
یه ﺭﻭﺯ ﺳﺮﮐﻼﺱ ﺭﯾﺎﺿﯽ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺩﯾﺮ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺟﺎ ﮔﯿﺮﺵ ﻧﯿﻮﻣﺪ ﺭﻓﺖ ﺍﺯ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺑﯿﺎﺭﻩ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺩﺭﺱ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ؛
ﺁﻏﺎ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﺭ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﯿﺎﺩ ﺗﻮ،ﺍﺳﺘﺎﺩ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﭘﺮﺱ ﺷﺪ
ﺑﺎ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ x ﻭ y ﮔﺎﺯ ﻣﯿﺰﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪ ﺩﺭﺳﺘﺶ ﮐﻨﻪ
ﮔﻔﺖ: ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺳﻄﻞ ﺁﺷﻐﺎﻟﻪ ؛
ﺩﯾﮕﻪ ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﺎ ﺩﻓﺘﺮﺍﻣﻮﻧﻢ میجوﯾﺪﯾﻢ
ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﺷﯿﺸﻪ ﻫﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻭﯼ ﺷﯿﺸﻪ ﯼ ﺑﺨﺎﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﯼ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺁﺭﺍﻡ ﮔﺮﯾﺴﺖ !
ﯾﻪ ﺑﺎﺭﻡ ﻧﻮﺷﺘﻢ : ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺑﺎﺯﻡ ﮔﺮﯾﺴﺖ !
ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻮﺷﺘﻢ : ﺳﻼﻡ ﺧﻮﺑﯽ ﺷﯿﺸﻪ ؟ ﺑﺎﺯ ﮔﺮﯾﺴﺖ !!!
فک کنم افسردگی مزمن داره طفلکی
به دوره ای از زندگی رسیدم که تنها کسایی که بهم احترام میذارن درهای اتوماتیک هستن :|
یک زن انگلیسی میاد ایران . توی تاکسی میشینه . عطرش خوشبو بوده راننده میگه: این چه عطریه؟ زنه میگه: نینا ریچی از رم . راننده میگوزه زنه میگه: این چه بوییه؟ راننده میگه: لوبیا چیتی از قم !
خواهرم داشت چيپس ميخورد يهو گفت اوه اوه چقدر تنده فلفليه؟ بعد روي چيپسو نيگا کرد گفت نه, نوشته کچاپ ! بعد با خيال راحت شروع به چيپس خوردن کرد و به اين ترتيب چيپس ديگر تند نبود! فک و فاميله داريم؟
عاشق پسرخاله ی کلاه قرمزیم، که يه کیک مسموم روتنهایی خورده بودتا بقیه مریض نشن! بهش گفتن چرا ننداختی دور؟ گفت:مورچه هامیخوردن به مورچه که نمیشه سرم وصل کرد. اين يعني آخرمعرفت. به یاد دوستان بامعرفت!
شاعرمیگه :
"برخیز ومخور غم جهان گذران"
همین که پامیشی میگه :
"بشین و دمی به شادمانی گذران"
لامصب مسخرمون کرده،
بشین پاشو میده...!!
غضنفرمیره دکترمیگه آقای دکترچندوقته بادشکمموکه خالی میکنم نه بوداره نه صدادکترمیگه خب یبارجلومن انجام بده اونم گوش میده دکترمیگه یه قطره نوشتم واسه گرفتگی بینیت یه سمعکم واسه گوشت الانم داری میری دروبازبزارخفه شدم...!!!
داشتم پروژه دانشگاه رو درست میکردم بابام اومد تو اتاقم میگه :این چیه؟ میگم :یه قطعه الکتریکی. میگه :کارش چیه؟ میگم :توضیحش سخته. زارت گذاشت زیر گوشم و گفت :فکر کردی اون موقع که ۳ سالت بود و میپرسیدی بابا من چطور درست شدم توضیحش آسون بود؟
معلم اسم دانش آموز را صدا كرد
دانش آموز پاي تخته رفت ، معلم گفت: شعر بني آدم را بخوان
دانشآموز شروع كرد
بني آدم اعضاي يک پيکرند
كه در آفرينش ز يك گوهرند
چو عضوي به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
به اينجا كه رسيد متوقف شد ،معلم گفت: بقيه اش را بخوان! دانش آموز گفت: يادم نمي آيد ، معلم گفت: يعني
چي ؟اين شعر ساده را هم نتوانستي حفظ كني؟! دانش آموز گفت:آخر مشكل داشتم مادرم مريض است و
گوشه ي خانه افتاده ،پدرم سخت كار ميكند اما مخارج درمان بالاست، من هم بايد دستفروشي بکنم و
هم هواي خواهر برادرهايم را هم داشته باشم ببخشيد، معلم گفت: ببخشيد همين؟!مشكل داري كه داري بايد
شعر رو حفظ ميكردي مشكلت تو به من مربوط نميشه! در اين لحظه دانشآموز گفت:
تو كز محنت ديگران بي غمي
نشايدكه نامت نهند آدمي
زن : قليون می کشی؟
مرد : بله
زن : روزی چند بار؟
مرد : یبار
زن : پول هرقليون چقدره
مرد : 4000تومن
زن : چندساله قليون می کشی؟
مرد : پانزده سال
زن : بنابراین اگه قليون نمیکشیدی این ????????? تومن پول داشت?
و میتونستی یه بنزبخری؟
مرد : توقليون می کشی؟
زن : نه
مرد : بنز داری؟
زن : نه!!
مرد : پس گوه نخور ،اون بنز که اونجا پارکه مال منه اينم سويچش...
داشتم تو کلاس از اول تا آخر با دوستم حرف میزدم ،
استاد آخرای کلاس دیگه از دستم خسته شده بود گفت:
پنج دیقه مونده دیگه حرفاتو جمع بندی کن
مورد داشتیم طرف تو برف عکس نداشته،
تو گوگل سرچ کرده عکس تو برف از دور
حتی اگه من خونه نباشم و کنترلTV گم شه
مامانم زنگ میزنه بهم میگه پاشو ببین کنترل زیرت نیست؟
انسان های ضعیف انتقام می گیرند
انسان های قوی می بخشند
انسان های باهوش نادیده می گیرند
و انسان های قد بلند اصن کسیو تحویل نمیگرن ، بعلههه
امسال خونواده ام توی ایام عید یه وظیفه ی خطیر به من محوّل کردن ،
اونم اینه که هر بچه ای که به بابام گفت عمو عیدی بده
.
.
.
.
.
.
من حواس بقیه رو پرت کنم تا بابام یه پس گردنی بهش بزنه!
بعله در این حد بی اعصابیم امسال ...
به دوستم گفتم گوه نخور!!شاکی شدورفت .رفتم پیشش دستمو دورگردنش گذاشتم گفتم عزیزم من منظوری نداشتم فقط بخاطرسلامتیت گفتم وگرنه بخور!!!!!
یه موقعی تو مراسم عقد سکه میدادن.
بعدش نیم سکه...
بعدش ربع سکه...
بعد سکه یک گرمی و پارسیان شد..
اینجوری که پیش میره زمان ازدواج ما بهمون کارت صد افرین میدن.
مورد داشتیم
انقدربی پولی بهش فشارآورده بود که توGtaمسافرکشی میکرد
غضنفر مهمان دار هواپیما میشه مسافرا خیلی شلوغ میکردن خلبان میگه برو یهجوری اینارو ساکت کن بعد دو دقیقه همه ساکت میشن خلبان میگه چجوری ساکتشون کردی میگه درو باز کردم گفتم برید تو حیاط بازی کنید.........
بااین سرعتی که اینترنت داره اگه ادم پیاده بره سوالشو از رییس گوگل بپرسه زودتر به نتیجه میرسه
این دستماله که مامان داره باهاش پنجره رو تمیز میکنه چقدر شبیه شلوار منه؟!
(سؤال این روزهای اکثر خانه های ایرانی!)
درسته خوشتیپ خوشگل نیستم ولی در عوض پولدار وخوش هیکلم نیستم
تو اتوبوس بودم یه پسره میخواست به دختره شماره بده یهههو پیرزنه برگشت گفت :خجالت بکش این جای خواهرته پسره برگشت گفت من نباید شماره خواهرمو داشته باشم؟!!!
رفتم نمايندگی سايپا به مسئولش ميگم فرمون ماشين زياد صدا ميده
چه کار کنم؟
ميگه صدای ضبط رو زياد کن !
- سایپا مطمئن....
نهضت سوادآموزی غضنفرینا،
معلم :برای بار صدم....، هرچی من میگم تکرار کنید :کارگران مشغول کارند.
غضنفرینا :خدا قوت...!!! :))))
رفتیم خونه عموم می بینم پسر عموم حمومه داره می خنده از دختر عموم می پرسم چرا می خنده؟
/. /میگه چیزی نیست داره سنگ پا میزنه.
(((. ملت خل وضعن
استاد يه تيكه انداخت و خودش شروع كرد هرهر خنديدن، از ديوار صدا درومد از دانشجوها نه، طفلك تا صبح بايد قدم بزنه تا با اين واقعه كنار بياد.
.....................................................................
بیاااا دوری کنیم از درس
بیاااامشروط بشیم کم کم
بیاااا با درس تو بدتر شوووووو
بیاااا این ترم تو رد شوووو
رد شوووو
ببین گاهی یه وقتایی دلت میگیره از استاد
نه میخوابم نه بیدارم
از این نمرات من پیداست
سلام، من یه منظره ام. امروز میخوام براتون باب راس بکشم!
تعداد صفحات : 3