loading...
فقط طنز

طنز

مرتضی بازدید : 6 پنجشنبه 08 خرداد 1393 نظرات (0)

معلم اسم دانش آموز را صدا كرد 

 

دانش آموز پاي تخته رفت ، معلم گفت: شعر بني آدم را بخوان

 

دانشآموز شروع كرد

 

بني آدم اعضاي يک پيکرند 

 

كه در آفرينش ز يك گوهرند 

 

چو عضوي به درد آورد روزگار 

 

دگر عضوها را نماند قرار 

 

به اينجا كه رسيد متوقف شد ،معلم گفت: بقيه اش را بخوان! دانش آموز گفت: يادم نمي آيد ، معلم گفت: يعني

 

چي ؟اين شعر ساده را هم نتوانستي حفظ كني؟! دانش آموز گفت:آخر مشكل داشتم مادرم مريض است و 

 

گوشه ي خانه افتاده ،پدرم سخت كار ميكند اما مخارج درمان بالاست، من هم بايد دستفروشي بکنم و 

 

هم هواي خواهر برادرهايم را هم داشته باشم ببخشيد، معلم گفت: ببخشيد همين؟!مشكل داري كه داري بايد 

 

شعر رو حفظ ميكردي مشكلت تو به من مربوط نميشه! در اين لحظه دانشآموز گفت:

 

تو كز محنت ديگران بي غمي

 

نشايدكه نامت نهند آدمي

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
طنز،مطالب طنز،طنز خنده دار،تصاویر طنز،جوک
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 173
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 28
  • آی پی دیروز : 33
  • بازدید امروز : 62
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 64
  • بازدید ماه : 126
  • بازدید سال : 149
  • بازدید کلی : 3,270