یک زن انگلیسی میاد ایران . توی تاکسی میشینه . عطرش خوشبو بوده راننده میگه: این چه عطریه؟ زنه میگه: نینا ریچی از رم . راننده میگوزه زنه میگه: این چه بوییه؟ راننده میگه: لوبیا چیتی از قم !
خواهرم داشت چيپس ميخورد يهو گفت اوه اوه چقدر تنده فلفليه؟ بعد روي چيپسو نيگا کرد گفت نه, نوشته کچاپ ! بعد با خيال راحت شروع به چيپس خوردن کرد و به اين ترتيب چيپس ديگر تند نبود! فک و فاميله داريم؟
عاشق پسرخاله ی کلاه قرمزیم، که يه کیک مسموم روتنهایی خورده بودتا بقیه مریض نشن! بهش گفتن چرا ننداختی دور؟ گفت:مورچه هامیخوردن به مورچه که نمیشه سرم وصل کرد. اين يعني آخرمعرفت. به یاد دوستان بامعرفت!
شاعرمیگه :
"برخیز ومخور غم جهان گذران"
همین که پامیشی میگه :
"بشین و دمی به شادمانی گذران"
لامصب مسخرمون کرده،
بشین پاشو میده...!!
غضنفرمیره دکترمیگه آقای دکترچندوقته بادشکمموکه خالی میکنم نه بوداره نه صدادکترمیگه خب یبارجلومن انجام بده اونم گوش میده دکترمیگه یه قطره نوشتم واسه گرفتگی بینیت یه سمعکم واسه گوشت الانم داری میری دروبازبزارخفه شدم...!!!
داشتم پروژه دانشگاه رو درست میکردم بابام اومد تو اتاقم میگه :این چیه؟ میگم :یه قطعه الکتریکی. میگه :کارش چیه؟ میگم :توضیحش سخته. زارت گذاشت زیر گوشم و گفت :فکر کردی اون موقع که ۳ سالت بود و میپرسیدی بابا من چطور درست شدم توضیحش آسون بود؟
معلم اسم دانش آموز را صدا كرد
دانش آموز پاي تخته رفت ، معلم گفت: شعر بني آدم را بخوان
دانشآموز شروع كرد
بني آدم اعضاي يک پيکرند
كه در آفرينش ز يك گوهرند
چو عضوي به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
به اينجا كه رسيد متوقف شد ،معلم گفت: بقيه اش را بخوان! دانش آموز گفت: يادم نمي آيد ، معلم گفت: يعني
چي ؟اين شعر ساده را هم نتوانستي حفظ كني؟! دانش آموز گفت:آخر مشكل داشتم مادرم مريض است و
گوشه ي خانه افتاده ،پدرم سخت كار ميكند اما مخارج درمان بالاست، من هم بايد دستفروشي بکنم و
هم هواي خواهر برادرهايم را هم داشته باشم ببخشيد، معلم گفت: ببخشيد همين؟!مشكل داري كه داري بايد
شعر رو حفظ ميكردي مشكلت تو به من مربوط نميشه! در اين لحظه دانشآموز گفت:
تو كز محنت ديگران بي غمي
نشايدكه نامت نهند آدمي
غضنفر اسهال ميگيره ميره دکتر دکتر سرش شلوغ بود اشتباهي بهش قرص آرام بخش ميده !!
بعد مدتي باز غضنفر برميگرده
دکتر بهش ميگه چطوري؟!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
غضنفر ميگه خوبم آقاي دکتر ميرينم به خودم عين خيالم نيست...:(((
تعداد صفحات : 22