یه بار ازفشاردستشویی داشتم میترکیدم
تارسیدم خونه پریدم توی توالت وشروع کردم به بازکردنِ
دکمه های پیرهنم! به دکمۀ آخرکه رسیدم یادم افتاد نباید
پیرهنمودربیارم!
هیچی دیگه... انقد خندیدم که همون یه ذره مقاومتی هم
که داشتم ازبین رفت و... بگذریم
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط علی اکرمی در تاریخ 1392/12/23 و 10:56 دقیقه ارسال شده است | |||
با سلام....
اگر شما هم به دنبال افزایش محبوبیت در گوگل و افزایش بازدید هستید.به وبلاگ ما سر بزنید.مطمعن باشید پشیمان نمیشوید. درضمن خواهان لینک با وبلاگ زیبای شما میباشیم.درصورت تمایل لینک را تایید و اطلاع دهید گروه نرم افزاری HSB |
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت